ماده 795 - هبه عقدي است كه به موجب آن يك نفرمالي رامجانابه كس ديگري تمليك مي كندتمليك كننده واهب طرف ديگررامتهب ،مالي راكه مورد هبه است عين موهوبه مي گويند.
ماده 796 - واهب بايدبراي معامله وتصرف درمال خوداهليت داشته باشد.
ماده 797 - واهب بايدمالك مالي باشدكه هبه مي كند.
ماده 798 - هبه واقع نمي شودمگرباقبول وقبض متهب اعم ازاينكه مباشر قبض خودمتهب باشدياوكيل اووقبض بدون اذن واهب اثري ندارد.
ماده 799 - درهبه به صغيريامجنون ياسفيه قبض ولي معتبراست .
ماده 800 - درصورتي كه عين موهونه در يد متهب باشد محتاج به قبض نيست.
ماده 801 - هبه ممكن است معوض باشدوبنابراين واهب مي تواندشرط كندكه متهب مالي رابه اوهبه كندياعمل مشروعي رامجانابجاآورد.
ماده 802 - اگرقبل ازقبض واهب يامتهب فوت كندهبه باطل مي شود.
ماده 803 - بعدازقبض نيزواهب مي تواندبابقاع عين موهوبه ازهبه رجوع مگردرمواردذيل :
1)درصورتي كه متهب پدريامادريااولادواهب باشد.
2)درصورتي كه هبه معوض بوده وعوض هم داده شده باشد.
3)درصورتي كه عين موهوبه ازملكيت متهب خارج شده يامتعلق حق غير واقع شودخواه قهرامثل اينكه متهب به واسطه فلس محجورشودخواه اختيارا مثل اينكه عين موهوبه به رهن داده شود.
4)درصورتي كه درعين موهوبه تغييري حاصل شود.
ماده 804 - درصورت رجوع واهب نماآت عين موهوبه اگرمتصل باشدمال واهب واگرمنفصل باشدمال متهب خواهدبود.
ماده 805 - بعدازفوت واهب يامتهب رجوع ممكن نيست .
ماده 806 - هرگاه داين طلب خودرابه مديون ببخشدحق رجوع ندارد.
ماده 807 - اگركسي مالي رابعنوان صدقه به ديگري بدهدحق رجوع ندارد.
موضوعات مرتبط: عقود و قراردادها ، هبه ، ،
برچسبها :
آيا زني كه مهر خود را به همسرش هبه كرده است میتواند از هبه خود رجوع و مهر خود را به صورت مجدد مطالبه كند يا خير؟
حالت اول زمانی است که زوجه در خصوص مهریه، ما فی الذمه زوج را ابراء میکند. به این بیان که میگوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهي داشت؛ این بیان باعث میشود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود.
حالت دوم زمانی است که زوجه در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل میکند. بذل مهر در طلاقهای خلع و مبارات انجام میشود، به این صورت که زن با پرداخت مالی به شوهر، از او میخواهد كه طلاقش دهد. اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغي و کانلمیکن خواهد شد.
حالت سوم زمانی است که زوجه مهریه خود را به زوج هبه میکند. به این بیان که میگوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند ساير اشكال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهريه به طور کلی از بین نمیرود؛ چراکه زن میتواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه كند.
براي مثال ما به عنوان واهب به متهب اعلام میکنیم که قصد داریم از هبه فیمابین رجوع کنیم.
چنانچه هبهنامه ما رسمي باشد يا اينكه عادي و شفاهي باشد اما طرف مقابل رجوع را نپذيرد؛ مجبور میشویم تا با مراجعه به محکمه صالح، حکم دادگاه را مبنی بر رجوع دریافت کنیم.
حکم قطعی دادگاه مبنی بر رجوع به نوعی به منزله ثبت رجوع است، پس دیگر نیازی نیست تا رجوع را در دفتر اسناد رسمی نيز به ثبت برسانیم؛ چراکه حکم دادگاه اگر داراي اعتبار امر مختوم باشد معتبر خواهد بود.
شرط عدم رجوع از هبه
اگر طرفين عقد هبه در «عقد خارج لازمي» بر عدم رجوع از هبه فيمابين شرط كرده باشند، هبه مزبور غيرقابل رجوع خواهد بود، اما اگر عدم رجوع را به صورتي غير از حالت فوقالذکر، شرط كرده باشند امكان رجوع از آنها ساقط نمیشود و همچنان پابرجا میماند.
منظور از عقد خارج لازم عقدي است غير از عقد هبه فيمابين طرفين. اين عقد از نوع عقود لازم است به اين معنا كه هیچیک از طرفين عقد نمیتوانند در هر زمان كه بخواهند آن را به صورت یکطرفه برهم بزنند. در بيان مثال براي عقود خارج لازم میتوان به دو عقد خريدوفروش و اجاره اشاره كرد.
توجه به چند نکته مهم
اولا در مورد هبهنامه هاي رسمي امکان انکار و تردید وجود ندارد؛ بنابراین هیچیک از خواهان و خوانده نمیتواند مدعی شود که در صحت و اصالت سند مزبور مردد است. ثانیا میتوان از هبههایی كه به صورت رسمي به ثبت رسیدهاند، رجوع كرد؛ بنابراین ثبت رسمی هبه دلیل بر این نمیشود که نتوان از آن رجوع کرد.
ثالثا زمانی که هبه به صورت رسمی به ثبت نرسیده است (هبهنامه عادی یا هبه شفاهی) در این حالت واهب مکلف است تا در دادگاه نخست انعقاد عقد هبه را به اثبات برساند، آنگاه اعلام رجوع از هبه کند؛ اما در هبه ای که مستند به سند رسمی است اثبات هبه لازم نیست.
رابعا زمانی که زن میگوید: من مهر خود را به تو بخشیدم، در این حالت همانند ساير اشكال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهريه به طور کلی از بین نمیرود و زن میتواند تحت شرایطی از هبه مزبور رجوع و مهر خود را مطالبه کند.
موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، مهریه ، ،
برچسبها :